با سلام و ادب و احترام

امروز شنبه 12 مرداد است.

هفته ای که گذشت را در این مطلب خواهم نوشت.

ظهر جمعه هفته گذشته (چهارم) بابا و ریحانه و زهرا از یزد برگشتند و الهه خانم و خواهرشان همانجا ماندند.

ظهر همه خانه ما بودند. عصر جمعه برای سرکشی از خونه ای که می سازیم به همراه خانم و بچه ها رفتیم تا هم دیوارها را آب بدهیم و هم صبحانه فرای کارگران را تهیه نماییم و شب خانه کمیل ماندیم.

روز شنبه کمیل خونه بابا بود. شب نیز ما رفتیم و ماندیم و بعد شام رفتیم امامزاده.



 بعد از امامزاده ما برگشتیم خونه بابا و کمیل رفت خونه خودشان.

عصر یکشنبه هنگامی که از آبیاری ساختمان به خانه آمدیم طاهاجون برای آب خوردن رفت آشپزخانه و ناگاه در کابینیت را باز کرد و پارچ شیشه ای را کشید و افتاد روی شست پایش و خون جاری شد و شروع کرد به گریه . خیلی جیغ می زد و نمی گذاشت به پایش دست بزنیم. با دستمال شست پایش را گرفتم و مانع خونریزی بیشتر شدم اما طاها جیغ می زد و معلوم بود که حسابی درد دارد.

پس از نیم ساعت آرام شد و با خوردن شیر نیم ساعت خوابید.

اما با وجودی که با چسب زخم محل جراحت را بسته بودم اما انگشتش که تکان می داد زخم باز می شد و خون می داد.

پارچ نشکسته بود اما بدجوری افتاده بود روی پایش.

الان خوب است و گاهی که هنگام بازی به زمین می خورد درد می گیرد.



طاهاجون در آب دادن دیوارها کمک می کند.

طاها لطفی در هفته ای که گذشت

طاها و گذر از 14 ماهگی

ای ,خونه ,پایش ,کمیل ,خانه ,رفتیم ,شد و ,ای که ,می زد ,شست پایش ,که گذشت

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

ره پویان دانش بازرگانی پرشین پیشرانه بصیرت گروه ترجمه و ویرایش سیناپس قاری قرآن محمدحسن نوروزی منش world seishin kyokushin kerman باریستا تهیه و تولید انواع تجهیزات صنعتى و ساختمانى City Plus دکتر پویا منصفی ، وکیل حقوقی و مشاور مهاجرت و سرمایه گذاری